جدول جو
جدول جو

معنی دار قز - جستجوی لغت در جدول جو

دار قز
از گیاهان انگلی که بر روی تنه ی درختان روید
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دارباز
تصویر دارباز
کسی که در بلندی روی ریسمان راه برود و بازی کند، ساروباز، بندباز، رسن باز
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خُو زَ دَ / دِ)
ریسمان باز که بر چوب بلند سوار شود و بازی کند و بندباز و رسن باز و ساروباز نیز گفته اند، چه سارو رسنی است از لیف خرما، (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(رُلْ قَ ز ز)
محلۀ بزرگی از بغداد قدیم است که اکنون ویران شده و جای آن با بغداد کنونی نزدیک یک فرسخ فاصله دارد. ابوحفص عمر بن محمد دارالقزی منسوب به این ناحیت است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَزْ زی)
ابوحفص عمر بن ابی بکر، محمد بن معمر بن احمد بن یحیی بن حسان المؤدب، معروف به ابن طبرزد، محدث مشهور بغدادی، ملقب به موفق الدین از اهالی قسمت غربی شهر بغداد و از ساکنان محلۀ دارالقزآن شهر بوده و بهمین سبب به دارقزی معروف شده است. (وفیات الاعیان ج 3 ص 124). و رجوع به ابن طبرزد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دارباز
تصویر دارباز
کسی که روی ریسمان حرکات جالب انجام دهد بند باز ریسمان باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارباز
تصویر دارباز
داربازنده، کسی که روی ریسمان حرکات جالب انجام دهد، بندباز، ریسمان باز
فرهنگ فارسی معین
قورباغه ی سبز درختی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع ولوپی واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
بافه های گندم و جوی چیده شده بر روی درخت یا نپار
فرهنگ گویش مازندرانی
شاخه ی درخت، سرشاخه ی قطع شده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که درخت ها را از ریشه در می آورد
فرهنگ گویش مازندرانی
موش درختی
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ی شکاری
فرهنگ گویش مازندرانی
از پرندگان بومی که نام دیگر آن دار خزکا است
فرهنگ گویش مازندرانی
زیر درخت، در سایه ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
درختی، دارد، درخت به
فرهنگ گویش مازندرانی
نوک درخت، جیرجیرک
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی بین راه آلاشت و لفور، روی درخت، بالای درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
روشن کردن، باز کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که در بالا رفتن از درخت مهارت دارد، بالا رونده از درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
با کلان، مرغ ماهیخوار، قره غاز
فرهنگ گویش مازندرانی
داس بزرگ علف تراشی
فرهنگ گویش مازندرانی